گزارشگر:دوشنبه 6 جدی 1395 - ۰۵ جدی ۱۳۹۵
وزارت مالیه، دو روز پیش از افزایش عواید ملی به میزان ۴۳ میلیارد افغانی نسبت به سال گذشته خبر داد. این خبر برای کشوری که اصلا با مفهوم عواید داخلی سالهاست که درست آشنایی ندارد، خوشایند است؛ اما مهم این است که به راستی معیار و حساب و کتابی که وزارت مالیه دارد چیست و به راستی عواید همین حد است یا بیشتر و یاهم کمتر.
یک سال است که مردم در کنار سایر عواید، از بابت مصرف تلفنهایشان از هر پنحاه افغانی پنج افغانی را به وزارت مخابرات میپردازند. اگرچه هنوز میزان درست عواید از این بخش معلوم نیست و هیچ مرجعی اعلام نکرده است که میانگین عواید وزارت مخابرات به اساس هر نفر از این رهگذر چند است؛ اما پیداست که یک درامد کلان روزانه باید از همین طریق به دولت تحویل داده شود و نیز عوایدی که از دیگر بخشها و رویهها به دولت پرداخته میشود، میتواند قابل توجه باشد.
از طرف دیگر، افغانستان در روزگار طلایی قرار دارد و این وضعیت برای بسیاری از کشورهای دور و بر ما مساعد نبوده است. کمکهای میلیارددالری کشورهای مختلف بدون وقفه و تا سال ۲۰۲۴ همچنان ادامه خواهد یافت و افغانستان در مسیر یک برنامۀ مدون جهانی برای چندین سال دیگر غرق این کمکها خواهد بود و این شانسی است که دولت و مردم افغانستان از آن برخوردار اند. یعنی پولهای زیاد بدون این که منبع ارایه دهنده به گونه قطعی حساب و کتابی هم داشته باشد به افغانستان سرازیر میشود و این سیستم عایداتی طلایی، کشور را روی پا ایستاده کرده و نیز افراد زیادی را به ثروتمندترینها تبدیل کرده است. اما وقتی که این درامد را در کنار درامدهای داخلی بگذاریم به وضوح درمیابیم که افغانستان دارای یک درامد سرشار و جاری است که میتواند برای چندین سال دیگر هم ادامه یابد. اما هنوز مردم شاهد خدمات درست دولت نیستند. این در حالی است که باید دولت به شکل یک دولت با دریافتها و درامدها برخورد کند و اگر این همه درامدهای هوایی و زمینی غرق حوسهای شحصی و هزینههای فردی و پس اندازهای سیاسی افراد نشود، یقینا که کشور را به ساده گی آباد میکند. اما برخوردهای سلیقهیی و گم بودن جهتهای هزینهها و مصارف دولتی و برخوردهای شخصی با پروژههای کلان ملی، سبب شده است که مردم افغانستان نتوانند از کمکهای جهانی و عواید جاری مستفید شوند. شهر کابل هنوز به کندواله شبیه است. برخی جادهها ها هم به گونۀ تقلبی استفالت شده اند و نیز پایتخت یک پارکینگ ندارد و مردم به بسهای ملی دست رسی ندارند، مشکل آب و فاضلاب حل چه که مورد توجه قرار نگرفته است، شفاخانه های ملی- دولتی مجهز و معیاری وجود ندارد و دهها مشکل دیگر که تنها در پایتخت قابل یاد آوری است.
البته این درست است که افغانستان در وضعیت جنگی قرار دارد و این جنگ بیشترین سرمایه را مصرف میکند اما به همین پیمانه، این بهانه، بیشترین فرصت را برای بلعیدن پول مساعد کرده است. در حالی که ما از رهگذر همین جنگی که وجود دارد امکانات زیادی به دست میآوریم و در عین حال سرقتهای زیادی هم مرتکب میشویم که اصلا حسابش را کسی نمیداند. بههرصورت، صورت حسابدهی مقامات دولتی در برابر عواید داخلی زیاد شفاف نیست و با توجه به تجربهیی که از پانزده سال گذشته داریم همواره عواید داخلی تقسیم چند میشده و یک بخش آن به حساب عواید درج حساب دولت و متباقی در یک تقسیم میان یک تیم غارت میشده است.
با این حساب مردم انتظار دارند که از نحوۀ درست عواید و اندازۀ آن بدانند و به همان میزان انتظار خدمات دولت به مردم را نیز دارند.
Comments are closed.